مسئله خوزستان که در پی پیروزی انقلاب آغاز شده بود در ماههای اردیبهشت و خرداد 1358 (می و ژوئن 1979) ابعاد تازه به خود گرفته بود. دهم خرداد (31 می 1979) گزارش شده بود که تجزیه طلبان این استان سه کشتی، ساختمان مخابرات، یک انبار کابل، چند جایگاه فروش بنزین، سازمان آب و برق و ... را در خرمشهر به آتش کشیده که 21 کشته و بیش از 70 مجروح داشته، زد و خوردهای آبادان منجر به مرگ 4 تن شده، در اهواز خرابکاری انجام و در طول راه آهن در خورستان چندین قطع ریل صورت گرفته است. 12 خرداد (دوم ماه می) دریادار احمد مدنی استاندار وقت خوزستان اعلام کرده بود که دست خارجی درکار است؛ رادیو کویت اعلامیه خلق عرب پخش و تجزیه خوزستان را تبلیغ می کند، برادر صدام حسین سیل اسلحه به خوزستان سرازیر کرده، جورج حَبَش رهبر یک گروه فلسطینی دو بار به شادگان آمده و مربّی چریک با خود آورده، نوه شیخ خزعل پول توزیع کرده و قدرت هایی که انقلاب ایران را در مسیر منافع خود نمی بینند می خواهند که دست ایران را از منابع نفت (خوزستان) و درآمد آن کوتاه کنند و در این میان برخی از خودی ها هم ندانسته آب به آسیاب دشمن می ریزند. اینکه رادیوهای معلوم الحال «عرب ـ عجم» به راه انداخته اند، یک شگرد قدیمی استعمار است. از سه میليون و 600 ـ 700 هزار جمعیت خوزستان نزدیک به 900 هزار نفرشان مهاجر عرب هستند. اصولا درصدی از مردم ایران ـ بمانند سایر کشورهای اسلامی غیر عرب ـ مخلوطی از نژاد عرب هستند، نیاکان خود من 600 سال پیش از مدینه به ایران مهاجرت و ساکن کرمان شدند. همه کشورها دارای مهاجر هستند و این مهاجرت دلیل تجزیه کشور میزبان نیست و .... اینان شنیده اند که ارتش ایران در جریان انقلاب تضعیف روحیه شده و از هم گسیختگی دارد که درست نیست.